کلمات سنگینتر از صدایند ، سنگینتر از فریاد ، سنگینتر از درد ، سختتر از راه
و نفهمیدن هایند که تلمبار می شوند ... بغضهایند .. اشکهایند
کسی منظور کسی را نمی فهمد .. سوتفاهم هایند که تلمبار می شوند.
مشکل قلم من است یا باور تو ؟
چیزی که من نیستم همیشه می ماند.
خیلی حرفها درد دارند...
حرفهایی فقط برای خلوت آینده ی خودت ، که نیزه وار پرتابشان می کنی و می دانی سر راهشان چه کسی ایستاده...
من قوی نیستم. درس عبرت هم نیستم . دزد دریایی هم نیستم آنگونه که پنداشتی (لابد!!).
من فقط گیجم.
اما می فهمم...
تو ؟ باورت زخمیست !